خلاصهای از مفهوم مراکز داده لبه
مراکز داده لبه، امکانات محاسباتی کوچکتر و نزدیکتر به «لبه شبکه» هستند. هدف آنها ارائه خدمات رایانش ابری و محتوای کَش شده به کاربران نهایی است. مفهوم مراکز داده لبه در دل «رایانش لبه» است که با پردازش دادههای مشتری نزدیک به منبع اصلی در یک معماری فناوری اطلاعات توزیعشده، دسترسی ابری را برای کاربران کارآمد میکند. فاصله کوتاهتر بین کاربر و شبکه پردازشی باعث میشود دادهها سریعتر حرکت کنند و تأخیر کمتری را تضمین میکنند.
وظیفه اصلی یک مرکز داده لبه حذف تأخیر برای کاربران نهایی و اینترنت چیزها (IoT) است. مدیران مراکز داده به دلیل انتشار تاخیر با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم کردند. با گسترش خدمات ابری و استریم، کلان داده (big data) و اینترنت چیزها، کاربران تحمل کمتر و کمتری برای مشکل تأخیر دارند و همین موضوع مانع از رسیدن فناوری واقعیت مجازی (VR) به سطح بهینه خود شده است.
دستگاهها به دسترسی فوری، بهموقع و بهینه به دادهها و اپلیکیشن ها نیاز دارند و این دادهها در مراکز داده نگهداری میشوند. بهعنوان راهکاری برای حل مشکل دسترسی فوری و بدون تأخیر به دادهها و اطلاعات، سازمانها مراکز داده لبه را برای پاسخگویی مؤثر به مشتریان طراحی کردهاند و این مراکز داده خدمات رایانش ابری مقرونبهصرفه را با کارایی بالا ارائه میدهند.
چگونه رایانش لبه با فناوری بلاک چین کار میکند؟
درحالیکه رایانش لبه با نزدیکتر کردن فضای تجزیهوتحلیل و ذخیرهسازی به کاربران به کاهش تأخیر کمک میکند، همزمان باعث ایجاد نگرانیهایی در مورد امنیت دادهها میشود. دسترسی جهانی سرورهای لبه میتواند مشکلات کنترل دسترسی، احراز هویت و نفوذ را با تراکنشهای غیرمتمرکز، توزیعشده و مشترک خود ایجاد کند و اینجاست که بلاک چین به تصویر کشیده میشود.
اگرچه صحبتها در مورد بلاک چین همیشه همراه با ارزهای دیجیتال است اما میتواند کارهای بیشتری انجام دهد.
رونق اخیر دستگاههای IoT منجر به ایجاد حجم عظیمی از دادهها شده است و این دادهها که از میلیونها دستگاه متصل به دست میآیند، سپس به اینترنت منتقل میشوند. اینترنت چیزها بهتنهایی نمیتواند بار اضافه محاسباتی مرتبط با فرآیندهای استخراج منابع فشرده و اجماع موردنیاز برای تأیید تراکنشها را کنترل کند بنابراین رایانش لبهای همراه با بلاک چین به انجام این وظایف محاسباتی با منابع فشرده از اینترنت چیزها کمک میکند.
رایانش لبه، یک شبکه توزیعشده و کم تأخیر برای اینترنت چیزها ایجاد میکند و دادهها را در بلاک چین لبه ذخیره میکند. الگوریتمهای اجماع بلاک چین، هر تراکنش و دادههای ارسالشده از دستگاههای IoT را تأیید میکند و اطمینان میدهد که دستکاری نشده است.
مزایای مراکز داده لبه برای متاورس
Metaverse، اصطلاحی است که توسط نویسنده داستانهای علمی تخیلی به نام نیل استفنسون انتخابشده است و به یک دنیای مجازی فوقالعاده تعاملی اشاره دارد که در آن کاربران میتوانند زمین، ساختمانها و آواتارهای شخصیسازیشده را با استفاده از ارزهای دیجیتال معامله کنند. در متاورس، کاربران میتوانند مانند دنیای واقعی تعامل، دوستی و یا حتی داراییهای مجازی ایجاد کنند.
شرکتهای بزرگ فناوری دنیا مانند مایکروسافت، زوم، آمازون و فیس بوک قبلاً با ایجاد متاورس موافقت کردهاند. کارشناسان با تجسم تأثیر متاورس در جامعهی امروزی، فرهنگ سیاست، الگوهای رفتاری کاربران و غیره نقش فراگیر آن را در زندگی روزمره ما پیشبینی میکنند.
سازمانهایی مانند BMW و مایکروسافت متاورس خود را برای ارائه تجربیات مجازی بسیار تعاملی به مردم ایجاد کردهاند اما بااینحال، برای فراگیر شدن متاورس به همان اندازهای که این کارشناسان فناوری به حضور آن در آینده معتقد هستند، باید انتقال داده با پهنای باند بالا، آنی و ثابت را ارائه دهند که فقط با مراکز داده لبه امکانپذیر است.
متاورس یک کانسپت برجسته و جالبتوجه است و توانایی رشد ندارد مگر اینکه توسط یک زیرساخت فیزیکی به همان اندازه برجسته و جالبتوجه پشتیبانی شود. چیزی که باعث موفقیت متاورس میشود یک شبکه محلی گسترده با تأخیر بسیار کم است و این بدین معنی است که به مراکز داده لبه زیادی نیاز خواهد بود. اپلیکیشن هایی که از متاورس پشتیبانی میکنند به محاسبات متراکم، اتصال سریع، فضای ذخیرهسازی وسیع و حداقل تأخیر نیاز دارند.
چالشهای پیش روی علاقهمندان به رمز ارز هنگام ساخت شبکههای غیرمتمرکز خود
درحالیکه ایده ایجاد شبکههای غیرمتمرکز شخصی برای شرکتها وسوسهانگیز است اما این ایده با مجموعهای از چالشهای ترسناک همراه است. در اینجا برخی از مسائل مهمی که علاقهمندان به ارزهای دیجیتال در یک فضای غیرمتمرکز با آن مواجه هستند آورده شده است:
1) امنیت: اگرچه یک شبکه رمز ارز که با بلاک چین تقویت میشود از بسیاری از پلتفرمهای دیگر ایمنتر است، اما تنها بهاندازه ضعیفترین لینک آن امن است. یعنی اگر حتی یکی از نودها یا دستگاههای متصل به بلاک چین هک شود، حریم خصوصی کل بلاک چین به خطر میافتد.
2) الگوریتم اجماع: یک شبکه غیرمتمرکز مانند بلاک چین از طریق رای گیری از نودها یا دستگاههای متصل به بلاک چین به اجماع میرسد و رای اکثریت پیروز میشود. الگوریتمهای اجماع بلاک چین هیچ راه مشخصی برای کشف هویت نودهای خود ندارند و شبکههای بلاک چین گستردهتر اغلب میتوانند شبکههای کوچکتر را کنار بگذارند.
3) شفافیت (Transparency) : شفافیت کامل یک شبکه غیرمتمرکز در یک محیط تجاری به این معنی است که دادههای کاربران نیز برای همه شفاف یا قابلدسترسی خواهد بود.
4) مقیاسپذیری و تنظیم: هر چه بلاک چین بزرگتر باشد، فضای ذخیرهسازی موردنیاز بیشتر است و این نیاز همراه با مصرف انرژی بزرگترین چالشی است که علاقهمندان به ارزهای دیجیتال هنگام معرفی یک شبکه غیرمتمرکز با آن مواجه میشوند.
5) انرژی: فناوری بلاک چین بسیار بیشتر از یک سیستم متمرکز انرژی مصرف میکند. ارقام مصرف برق به ترتیب تعداد نودهای متصل است، زیرا ذخیره داده در هر نود تقریباً بهاندازه دادهای است که یک بدنه مرکزی در دستگاههای معمولی ذخیره میکند.
مراکز داده لبه در مقابل مرکز داده متمرکز برای حداکثر کارایی و امنیت
یک مرجع واحد، کنترل دادهها را از طریق یک سرور مرکزی در یک شبکه متمرکز اعمال میکند. باوجوداینکه راهاندازی آن آسانتر است، یک خطا در سرور مرکزی کل دادهها را به خطر میاندازد. همچنین در صورت ناکافی بودن پهنای باند، خطر تأخیر بسیار زیاد را به دنبال دارد. رایانش لبه این مسائل را با همکاری با شبکههای غیرمتمرکز و پردازش سریع اطلاعات در بلاک چین حل میکند.
منبع: FS Community
بدون دیدگاه