زمان تخمینی مطالعه: 17 دقیقه
امنیت سایبری سازمانی رویکردی جامع برای حفاظت از داراییهای سازمان در برابر تهدیدات سایبری است. این رویکرد شامل استراتژیها، فرآیندها، فناوریها و اقدامات لازم برای شناسایی، پیشگیری، تشخیص و مقابله با حملات سایبری است که زیرساختهای یک سازمان را نشانه رفتهاند. هدف اصلی امنیت سایبری، حفاظت از داراییهای اطلاعاتی و سیستمهایی مثل سرورها و استوریجها است که اطلاعات حساس سازمان را میزبانی میکنند. بهطور معمول، سازمانها با انواع مختلفی از تهدیدات مثل نفوذهای درون سازمانی، حملات روز-صفر (Zero-Day Attacks)، حمله به زیرساختها، برنامههای آسیبپذیر، آسیبپذیریهای روز صفر، حمله به بانکهای اطلاعاتی، فیشینگ و غیره روبهرو هستند. برای مقابله با این تهدیدات به چیزی فراتر از نصب یک یا چند برنامه امنیتی نیاز است.
رویکرد امنیت چند لایه چیست؟
هنگامی که صحبت از امنیت سایبری سازمانی به میان میآید، رویکرد امنیت چند لایه (Multi-layered Security Approach) یک استراتژی جامع برای مقابله با تهدیدات است. این رویکرد بر این اصل تمرکز دارد که برای دفاع موثر در برابر حملات سایبری، نباید فقط به یک راهکار یا یک لایه امنیتی اکتفا کرد. رویکرد امنیت چند لایه بر اساس ایدهای استوار است که استفاده از چند لایه از راهکارها و فناوریهای امنیتی را پیشنهاد میدهد تا شانس هکرها برای پیادهسازی موفقیتآمیز یک حمله را به حداقل برساند. هر لایه از این رویکرد، عملکردی مستقل داد، اما به عنوان مکمل برای لایههای دیگر عمل میکند و تلاش میکند تهدیدات سایبری را در مراحل مختلف شناسایی و خنثا کند. بهطور معمول، رویکرد امنیت چند لایه شامل بخشهای زیر است:
لایه فیزیکی: این لایه مسئولیت محافظت از زیرساختهای فیزیکی سازمان مانند دیتاسنترها، سرورها، سوییچها و دستگاههای شبکه را با استفاده از تجهیزات امنیتی مثل دوربینهای مداربسته، سیستمهای کنترل دسترسی و نظارت بر تجهیزات بر عهده دارد.
لایه شبکه: این لایه مسئولیت محافظت از شبکههای سازمانی با استفاده از فایروالها، سامانههای شناسایی و تشخیص نفوذ، شبکه مجازی خصوصی و سیستمهای نظارت بر عملکرد شبکه را بر عهده دارد.
لایه سرور: این لایه متمرکز بر تامین امنیت سرورها و سیستمهای عملیاتی با استفاده از روشهای مانیتورینگ، رصد، وصله کردن و پیکربندی درست پارامترهای امنیتی مربوط به سیستمعامل، سفتافزار سرور، نرمافزارها و سرویسهای نصب شده روی سیستم عامل سرور است.
لایه کاربردی: مسئولیت محافظت از نرمافزارها و برنامههای کاربردی سازمانی با استفاده از روشهای بررسی آسیبپذیریها، تست نفوذ و رمزنگاری را بر عهده دارد.
لایه دسترسی و هویت: مدیریت هویت و دسترسی کاربران به منابع سازمان با استفاده از سیستمهای مدیریت هویت و دسترسی (IAM)، مکانیزمهای تایید هویت دو عاملی و کنترل دسترسی به اطلاعات حساس را بر عهده دارد.
با توجه به توضیحاتی که ارائه کردیم باید بگوییم که رویکرد امنیت چند لایه مبتنی بر چند لایه امنیتی متفاوت است که هر یک بر بخشی از تهدیدات سایبری متمرکز هستند. این تفکیک نقشها و بردارهای حمله باعث میشود تا کارشناسان امنیتی بتوانند به دقیقترین شکل ممکن جزییات را بررسی کرده و تمهیدات لازم برای مقابله با تهدیدات را برگزینند.
لایههای دیگری نیز در رویکرد امنیت چند لایه وجود دارند؟
علاوه بر لایههایی که پیشتر اشاره کردیم، رویکرد امنیت چند لایه میتواند شامل لایههای دیگری نیز باشد. البته، ترکیب و تعداد لایهها در هر سازمان وابسته به نیازها و ساختار سازمان خاص است. چند لایه دیگر که ممکن است در رویکرد امنیت چند لایه مورد استفاده قرار بگیرند به شرح زیر هستند:
لایه رمزنگاری: لایه رمزنگاری در معماری امنیت چند لایه یکی از لایههای اصلی و حیاتی است که برای حفاظت از اطلاعات در سیستمها و شبکهها به کار میرود. این لایه، در فرآیند ارسال و دریافت اطلاعات، از رمزنگاری استفاده میکند تا اطلاعات را تبدیل به یک فرم غیرقابل فهم برای افراد غیرمجاز کند. در معماری امنیت چند لایه، لایه رمزنگاری به عنوان یک لایه محافظتی درونی معرفی میشود. این لایه در تعامل با لایه انتقال (Transport Layer) یا لایه شبکه (Network Layer) قرار دارد و بر روی اطلاعاتی که در سطح شبکه انتقال پیدا میکنند، نظارت میکند.
با استفاده از الگوریتمهای رمزنگاری قوی مانند AES سرنام AES (Advanced Encryption Standard)، RSA سرنام (Rivest-Shamir-Adleman)، و TSL سرنام (Transport Layer Security) اطلاعات در لایه رمزنگاری، رمزگذاری و در انتهای مسیر، در لایه رمزگشایی مجددا بازگشایی میشوند. این فرآیند تضمین میکند که اطلاعات تنها به صورت رمزنگاری شده در شبکه منتقل شده و توسط افراد غیرمجاز قابل خواندن نیستند.
استفاده از لایه رمزنگاری در معماری امنیت چند لایه بهبود امنیت کلی سیستم فراهم میکند. با اعمال رمزنگاری در لایه ارتباطات، انتقال دادهها بین کلاینت و سرور یا بین اجزای مختلف شبکه به طور محافظت شده انجام میشود. این امر باعث کاهش ریسک نفوذ و دسترسی غیرمجاز به اطلاعات حساس میشود و امنیت سیستم را تقویت میکند. در مجموع، لایه رمزنگاری به عنوان یک لایه اساسی در معماری امنیت چند لایه، از اهمیت بسیاری برخوردار است و به کمک الگوریتمهای قوی رمزنگاری، امنیت اطلاعات را در سیستمها و شبکهها بهبود میبخشد.
لایه پشتیبانی و بازیابی: یکی دیگر از لایههای حیاتی است که در فرآیند طراحی و پیادهسازی سیستمها و شبکهها برای حفظ و بهبود قابلیت اطمینان و بازیابی اطلاعات استفاده میشود. این لایه ابزارها، فرآیندها و استراتژیهایی را در اختیار قرار میدهد که در صورت بروز مشکلات، حوادث یا حملات، امکان بازیابی سریع و کاهش تاثیرات ناخواسته را فراهم میکند. این لایه شامل اقداماتی میشود که در طراحی و پیادهسازی سیستمها و شبکهها برای پشتیبانگیری و بازیابی اطلاعات در نظر گرفته میشود. این اقدامات میتواند شامل ایجاد نسخههای پشتیبان از دادهها، استفاده از روشهای تکثیر (Replication)، تکثیر دادهها در محلهای فیزیکی مختلف، و استفاده از فناوری رید RAID سرنام (Redundant Array of Independent Disks) است.
با اعمال لایه پشتیبانی و بازیابی، سیستمها و شبکهها مجهز به سیستمهای پشتیبانگیری مناسب میشوند که در صورت بروز مشکلات مانند خرابی سختافزاری، نرمافزاری یا حملات، از جمله حملات نفوذ، قادر به بازیابی سریع و بازگردانی اطلاعات هستند. این کار به کاهش تاثیرات ناخواسته، حفظ امنیت و اطمینان و ادامه فعالیتهای سیستم کمک میکند. با توجه به توضیحات ارائه شده باید گفت که لایه پشتیبانی و بازیابی در معماری امنیت چند لایه نقش مهمی در حفظ قابلیت اطمینان و بازیابی اطلاعات دارد. با استفاده از اقدامات مناسب در این لایه، سیستمها و شبکهها قادر خواهند بود در مواقع بحرانی بازیابی سریع داشته باشند و بهبود امنیت و عملکرد کلی سیستم را تضمین کنند.
لایه مدیریت ریسک: لایه فوق در فرآیند طراحی و پیادهسازی سیستمها و شبکهها برای شناسایی، ارزیابی و کنترل ریسکهای امنیتی به کار میرود. این لایه برای شناسایی و ارزیابی ریسکهای مرتبط با امنیت سیستم و شبکه، مدیریت آنها و اتخاذ تدابیر مناسب جهت کاهش ریسکها استفاده میشود. این لایه شامل فعالیتهایی میشود که برای مدیریت ریسکهای امنیتی در سیستمها و شبکهها انجام میشود. این فعالیتها میتواند شامل شناسایی و ارزیابی ریسک، تعیین سطح اهمیت و اثرات ریسکها، تعیین استراتژیهای مدیریت ریسک، پیادهسازی تدابیر امنیتی، مانیتورینگ و آزمون نفوذ (Penetration Testing)، و بروزرسانی مداوم و پیگیری ریسکها باشد.
با وجود لایه مدیریت ریسک، سیستمها و شبکهها مجهز به فرآیندها و روشهای ارزیابی ریسک قوی میشوند که به تشخیص و شناسایی ریسکهای امنیتی کمک میکنند. همچنین، با تعیین استراتژیهای مدیریت ریسک مناسب و اجرای تدابیر امنیتی، امنیت سیستمها و شبکهها تقویت میشود و احتمال بروز حوادث ناخواسته و خسارات ناشی از آنها کاهش مییابد.
لایه حفاظت از دادهها: این لایه استراتژیها، فرآیندها و فناوریهایی را در اختیار قرار میدهد که برای حفاظت از دادهها در حالت سکون و در حال استفاده، رمزنگاری، کنترل دسترسی، حفاظت فیزیکی و ایجاد امنیت در انتقال دادهها مورد استفاده قرار میگیرند. این لایه شامل اقداماتی است که برای حفاظت از دادهها در سطوح مختلف انجام میشود. این اقدامات میتواند شامل استفاده از الگوریتمهای رمزنگاری قدرتمند برای دادههای در حالت استفاده و ذخیرهسازی شده، اعمال سیاستها و مکانیزمهای مربوط به کنترل دسترسی، استفاده از تکنولوژیهای شناسایی و احراز هویت، پیادهسازی مکانیزمهای تشخیص و جلوگیری از نفوذ، به کارگیری دیوارهای آتش و سیستمهای کنترل دسترسی، و اتخاذ تدابیر امنیتی در انتقال دادهها مانند استفاده از پروتکلهای رمزنگاری و امضای دیجیتال است.
این لایه به ایجاد امنیت در تمام فرآیندها و مراحل مرتبط با دادهها کمک میکند و از دسترسی غیرمجاز، سوء استفاده و سرقت دادهها جلوگیری میکند. همچنین، با استفاده از رمزنگاری، به کارگیری کنترلهای دسترسی صحیح و استفاده از مکانیزمهای احراز هویت، حفاظت از حریم خصوصی و سازگاری با قوانین و مقررات مربوط به حفاظت از دادهها بهبود مییابد.
لایه امنیت فیزیکی کاربر: این لایه استراتژیها، فرآیندها و ابزارهایی را در اختیار قرار میدهد که برای حفاظت از کاربران در مقابل تهدیدات فیزیکی مانند دسترسی غیرمجاز، سرقت، خسارت و تهدیدات فیزیکی دیگر، مورد استفاده قرار میگیرند. این لایه شامل مجموعه اقداماتی است که برای حفاظت از کاربران در محیط فیزیکی انجام میشود. این اقدامات میتواند شامل استفاده از سیستمهای کنترل دسترسی فیزیکی مانند قفلها، کارتهای کنترل دسترسی و سیستمهای تشخیص حضور و غیاب، ایجاد زیرساختهای فیزیکی امن مانند دیوارهها، دربها و دوربینهای مداربسته، ایجاد سیستمهای هشداردهنده مانند اعلانهای حرکت و سنسورهای تشخیص حرکت، و آموزشها و آگاهیبخشی در ارتباط با مسایل امنیت فیزیکی به کاربران است. به بیان دقیقتر، این لایه به ایجاد امنیت و حفاظت در برابر تهدیدات فیزیکی مانند دسترسی غیرمجاز، سرقت و خسارت به کاربران کمک میکند. همچنین، با استفاده از تسهیلات و سیستمهای امن فیزیکی، کاربران محیطی امن و امکاناتی مطمئن را برای انجام فعالیتهای خود در سیستمها و شبکهها خواهند داشت.
چه اهمیتی دارد که از چند لایه امنیتی در رویکرد امنیت سازمانی استفاده شود؟
استفاده از معماری امنیت چند لایه به سازمانها کمک میکند در برابر تهدیدات امنیتی به بهترین شکل از خود محافظت کنند. از دلایل مهم وجود معماری چند لایه به موارد زیر باید اشاره کرد:
مقاومت در برابر تهدیدات مختلف: با استفاده از چند لایه امنیتی، سازمان قادر است به بهترین شکل ممکن در برابر تهدیدات مختلف از جمله نفوذها، حملات سایبری، بدافزارها و سایر تهدیدات امنیتی از خود محافظت کند. هر لایه میتواند نقاط ضعف لایههای دیگر را جبران کند و امکان مقابله با تهدیدات مختلف را فراهم کند.
کاهش ریسک: استفاده از چند لایه امنیتی به سازمان کمک میکند که ریسکهای امنیتی را کاهش دهد. با ایجاد لایههای چندگانه، احتمال بروز حملات و نفوذها کاهش مییابد و در صورت وقوع حمله، امکان کنترل و محدود کردن آن افزایش مییابد.
ایجاد دفاع در عمق: با استفاده از چند لایه امنیتی، سازمان میتواند دفاع در عمق را ایجاد کند. به این معنی که در صورت شکستن یک لایه امنیتی، لایههای دیگر هنوز میتوانند از زیرساخت در برابر تهدیدات محافظت کنند. این امر زمان بیشتری را برای تشخیص و پاسخ به حملات در اختیار کارشناسان شبکه قرار میدهد.
تنوع راهکارها: با استفاده از چند لایه امنیتی، سازمان میتواند از راهکارهای متنوع امنیتی بهرهبرداری کند. هر لایه میتواند از تکنولوژیها، روشها و ابزارهای مختلف استفاده کند که باعث افزایش کارایی و اثربخشی امنیتی میشود.
تعادل بین سهولت در استفاده و امنیت: رویکرد فوق به سازمان امکان میدهد تا تعادل مناسبی بین راحتی و امنیت برقرار کند. به عنوان مثال، لایههای امنیتی میتوانند از یک سو، امکان استفاده آسان برای کاربران را فراهم کنند و از سوی دیگر، محافظت از اطلاعات حساس و جلوگیری از دسترسیهای غیرمجاز را تضمین کنند.
اطمینان از تطابق با استانداردها و قوانین: این خطمشی به سازمان کمک میکند با استانداردها، قوانین و مقررات امنیتی مختلف سازگار باشد. این امر برای سازمانهایی که در صنایع حساس فعالیت میکنند و میبایست قوانین امنیتی را رعایت کنند، اهمیت زیادی دارد. همچنین، استفاده از چند لایه امنیتی به سازمان امکان میدهد تا در صورت شکست یک لایه، لایههای دیگری برای تشخیص و پاسخ به حملات در اختیار داشته باشد. این امر قدرت مانور مهاجمان را محدود و امنیت کلی سازمان را افزایش میدهد. به طور کلی، استفاده از چند لایه امنیتی یک رویکرد جامع است که مباحث مختلفی را شامل میشود تا شانس هکرها برای پیادهسازی یک حمله موفقیتآمیز را به حداقل برساند.
امنیت سازمانی (Enterprise Cybersecurity) چیست؟
امنیت سازمانی به مجموعهای از فرآیندها، تکنولوژیها و تدابیر امنیتی اشاره دارد که به منظور حفاظت از اطلاعات و منابع سایبری یک سازمان در برابر تهدیدات سایبری و نفوذهای ناخواسته اتخاذ میشود. امنیت سازمانی برای محافظت از داراییها، حفظ حریم خصوصی و محرمانگی اطلاعات، جلوگیری از دسترسی غیرمجاز و تخریب منابع سایبری، به همراه تشخیص و پاسخ به حملات سایبری، ایجاد محافظت از شبکهها، سیستمها و بسترهای ارتباطی، و توجه به الزامات قانونی و تنظیمات استاندارد صورت میگیرد. به منظور ارتقای امنیت سازمانی، استفاده از ابزارها و تکنولوژیهای امنیتی، آموزش و آگاهی کارکنان، ایجاد سیاستها و راهنماها، مدیریت ریسک و انجام آزمونهای امنیتی از اهمیت بالایی برخوردار است. جنبههای فنی امنیت سازمانی شامل تکنولوژیها، فناوریها و فرآیندهایی است که به منظور حفاظت و محافظت از سیستمها، شبکهها، دادهها و منابع سایبری سازمان در برابر تهدیدات سایبری مورد استفاده قرار میگیرند. این جنبهها شامل موارد زیر میشوند:
- نرمافزارها و سیستمهای امنیتی: استفاده از نرمافزارها و سیستمهای امنیتی مانند فایروالها، آنتیویروس، ضد جاسوسی و سیستمهای تشخیص نفوذ (IDS/IPS) جهت شناسایی و جلوگیری از حملات سایبری.
- رمزنگاری و امنیت دادهها: استفاده از رمزنگاری قوی برای حفاظت از دادههای حساس و اطلاعات محرمانه، از جمله رمزنگاری ارتباطات و رمزنگاری دادههای ذخیرهسازی شده برای جلوگیری از دسترسی غیرمجاز به اطلاعات سازمان.
- مدیریت هویت و دسترسی: پیادهسازی سیستمهای مدیریت هویت و دسترسی (IAM) برای کنترل و مدیریت دسترسی کاربران به منابع سایبری سازمان، تعیین سطوح دسترسی، احراز هویت قوی و محدود کردن دسترسی به اطلاعات محرمانه.
- مانیتورینگ و تشخیص تهدیدات: پیادهسازی سیستمهای مانیتورینگ و تشخیص تهدیدات (SIEM) جهت شناسایی و پیشبینی حملات سایبری، تشخیص رفتارهای غیرمعمول و مشکوک و آگاهی از وقوع حوادث امنیتی در زمان واقعی.
- آزمون نفوذ: انجام آزمونهای نفوذ (Penetration Testing) به منظور بررسی ضعفها و آسیبپذیریهای موجود در سیستمها و شبکهها و همچنین ارزیابی مقاومت زیرساخت در برابر حملات سایبری، جهت بهبود و تقویت امنیت سایبری.
این جنبههای فنی به همراه سایر جنبههای مدیریتی به سازمان میکنند تا امنیت سایبری را بهبود داده و به مقابله با تهدیدات سایبری بپردازد. علاوه بر موارد یاد شده، یکسری نکات مدیریتی نیز در بحث امنیت سازمانی وجود دارد که پرداختن به آنها خالی از لطف نیست.
اولین مورد شناسایی و حفاظت است که شامل شناسایی داراییهای ارزشمند سازمان، شناسایی تهدیدات و ضعفهای امنیتی مرتبط و اعمال مکانیزمها و راهبردهای لازم برای حفاظت از آنها است. این مکانیزمها میتوانند شامل استفاده از فایروالها، سیستمهای تشخیص نفوذ، رمزنگاری، و مکانیزمهای کنترل دسترسی باشند. دومین مورد، تشخیص و واکنش است. سازمان باید قادر باشد به طور فعال تهدیدات سایبری را تشخیص دهد و به آنها واکنش نشان دهد. به عنوان مثال، سازمان میتواند از سیستمهای رصد و ردیابی استفاده کند تا حملات را تشخیص داده و سپس با استفاده از راهبردهای مناسب، مانند تفکیک شبکه، قطع ارتباط و پاسخ به حمله، به حملات واکنش نشان دهد.
مورد بعدی، مدیریت ریسک است. سازمانها باید بتوانند ریسکهای امنیتی را ارزیابی کرده و استراتژیها و راهبردهای مناسب برای کاهش آنها را تعیین کنند که شامل ارزیابی امنیتی، تحلیل تهدیدات، مدیریت دسترسیها و برنامهریزی برای حوادث و رویدادهای امنیتی است.
آموزش و آگاهی را باید حلقه مفقود شده در بسیاری از شرکتهای ایرانی توصیف کنیم. آموزش و آگاهیرسانی به کارکنان سازمان در زمینه امنیت سایبری بسیار مهم است. سازمانها باید برنامههای آموزشی قوی ایجاد کنند تا کارکنان را در مورد تهدیدات سایبری آگاه کنند و به آنها مهارتهای لازم در زمینه امنیت سایبری ارائه دهند. مورد بعدی، مدیریت هویت و دسترسی است. سازمانها باید سیستمهای مدیریت هویت و دسترسی را پیادهسازی کنند که شامل تعیین و مدیریت سطوح دسترسی کاربران به منابع مختلف، استفاده از روشهای احراز هویت قوی مانند چند عاملی (Multi-factor Authentication) و کنترل و نظارت بر فعالیتهای کاربران در سیستم است. همچنین، نباید از اصل مدیریت رویدادها غافل شد. سازمانها باید بتوانند رویدادهای امنیتی مختلف را جمعآوری، مانیتور و تحلیل کنند. استفاده از سیستمهای مدیریت رویداد و رخداد (SIEM) میتواند به سازمانها در تشخیص موارد مشکوک و پاسخ به آنها کمک کند.
چه سازمانهایی به امنیت سازمانی نیاز دارند؟
تقریبا هر نوع سازمانی از کوچکترین شرکتها تا سازمانهای چندملیتی به امنیت سازمانی نیاز دارند. امنیت سازمانی برای همه سازمانها بسیار حیاتی است، زیرا تهدیدات سایبری در حال افزایش هستند و همه سازمانها در صنایع مختلف با این تهدیدات روبهرو هستند. چند نمونه از سازمانهایی که نیازمند امنیت سازمانی هستند به شرح زیر هستند:
شرکتها و سازمانهای تجاری: از شرکتهای کوچک و استارتاپها تا شرکتهای بزرگ چندملیتی، همه نیازمند محافظت از دادههای مشتریان، اطلاعات مالی، حفظ محرمانگی اطلاعات تجاری و سایر اطلاعات مهم هستند. برای جلوگیری از دسترسی غیرمجاز، نفوذ و سرقت اطلاعات، سازمانها باید سیستمهای قوی امنیتی را پیادهسازی کنند.
سازمانهای دولتی: سازمانهای دولتی در معرض تهدیدات مداوم سایبری قرار دارند که میتواند امنیت ملی و اطلاعات حساس دولتی را به خطر بیاندازد. از جمله این سازمانها میتوان به وزارتخانهها، سازمانهای امنیتی، آژانسهای دولتی، دفاتر پیشخواند دولت و سازمانهای عمومی اشاره کرد. آنها باید از امنیت سایبری قوی استفاده کنند تا از حملات سایبری پیچیده و همچنین از تلاشهای جاسوسی و جنگ نرم در امان باشند.
سازمانهای مالی: بانکها، شرکتهای بیمه و سایر موسسات مالی دارای دادههای حساسی هستند که مورد توجه هکرها قرار میگیرند. از جمله این دادهها میتوان به اطلاعات مالی مشتریان، شماره حسابها، رمزهای اعتباری و سایر اطلاعات مربوط به معاملات مالی اشاره کرد. امنیت سایبری در این صنعت بسیار حیاتی است و سازمانهای مالی باید از آن بهره ببرند.
سازمانهای صنعتی و تولیدی: سازمانهایی که در تعامل با صنایع حساس مانند نیروگاهها و پالایشگاهها، شرکتهای آب و برق، صنایع نفت و گاز، تولید خودرو و سایر صنایع تولیدی هستند، باید از بهترین طرحهای امنیتی استفاده کنند. حملات سایبری به این صنایع میتواند منجر به خسارات جدی شود و حتی منجر به توقف فرآیندهای تولیدی یا صدمات جبران ناپذیر شود. این سازمانها باید از سیستمهای محافظتی و راهکارهای امنیتی پیشرفته استفاده کنند.
سازمانهای بهداشتی: سازمانهای فعال در حوزه بهداشت و درمان مثل بیمارستانها و سازمانهای پزشکی، دارای دادههای حساس بسیاری هستند، از جمله اطلاعات بیماران، سوابق پزشکی و اطلاعات مربوط به تحقیقات پزشکی. امنیت سایبری در این صنعت بسیار حیاتی است، زیرا نفوذ به سیستمهای بهداشتی میتواند به سوءاستفاده از اطلاعات حساس بیماران و حتی تهدید جانی منجر شود.
موارد یاد شده تنها چند نمونه از سازمانهایی هستند که به امنیت سازمانی نیاز دارند. در واقع، هر سازمانی که فعالیتهای آنلاین دارد یا دارای دادههای حساسی را میزبانی میکند نیازمند بهکارگیری سختگیرانهترین تمهیدات امنیتی برای مقابله با تهدیدات سایبری است.
بدون دیدگاه