زمان تخمینی مطالعه: 7 دقیقه
مدیریت زیرساخت مرکزداده (Data center infrastructure management) به معنای همگرا ساختن عملیات و مجموعه اقداماتی است با هدف مدیریت سادهتر مرکزداده است. DCIM با ارائه دیدی جامع به سرپرستان مرکزداده کمک میکند به شکل بهینه از انرژی، تجهیزات و فضای فیزیکی استفاده کنند. بهطوری که در بلندمدت کاهش هزینهها را به همراه دارد.
راهحلهای DCIM برای اندازهگیری، نظارت و مدیریت بر عملکرد تجهیزات فناوری اطلاعات و زیرساختهای مراکزداده استفاده میشود. با اینحال، راهحلهای فوق این قابلیت را دارند تا به معماران شبکه کمک کنند برنامهریزی دقیقتری در ارتباط با طراحی و پیادهسازی زیرساختهای مرکزداده انجام دهند. مزیت بزرگ راهحلهای DCIM در انعطافپذیریها آنها است که امکان استقرار آنها به شیوه درون سازمانی یا ابرمحور وجود دارد.
همچنین، ابزارهای مدیریت زیرساخت مرکزداده به مدیران شبکه کمک کنند تا ارتباط میان تجهیزات فناوریاطلاعات یک ساختمان را مورد بررسی قرار دهند. به بیان دقیقتر، اطمینان حاصل کنند که تجهیزات مستقر در طبقات مختلف یک ساختمان بدون مشکل با شبکه سازمانی در ارتباط هستند. بهعنوان مثال، حسگرهای نظارت بر انرژی و سختافزار میتوانند برای اندازهگیری و مدیریت مصرف انرژی تجهیزات فناوری اطلاعات و مولفههای زیرساختی مثل واحدهای توزیع برق (power distribution units) نصب شوند. این حسگرها میتوانند اطلاعات دریافتی را برای یک داشبورد مرکزی ارسال کنند تا نحوه و میزان استفاده تجهیزات از برق به ویژه سامانههای خنککننده تجزیه و تحلیل شوند.
DCIM چه مزایایی در اختیار سازمانها قرار میدهد؟
از مزایای شاخص DCIM به موارد زیر باید اشاره کرد:
افزایش زمان کار (Increased uptime): نظارت بر تجهیزات و تهیه گزارشها و جمعآوری دادهها به سازمانها کمک میکند تا اطمینان حاصل کنند که مرکزداده در سلامت کامل قرار دارد یا تجهیزاتی نیاز به تعویض دارند.
مدیریت ظرفیت (Capacity management): راهحلهای DCIM متشکل از مجموعه قابلیتها و ویژگیهایی هستند که به سازمانها کمک میکنند به شکل بهینه از مولفههای سختافزاری همچون رسانههای ذخیرهسازی استفاده کنند و توان پردازشی مولفههایی مثل پردازندههای مرکزی را به درستی به کاربران تخصیص دهند. علاوه بر این، مدیریت پیشگیرانه حوادث مجموعه ویژگیهایی با هدف مدیریت بیدرنگ در اختیار مدیران قرار میدهند تا بینشی در ارتباط با وضعیت مراکزداده خود در زمان حال و آینده به دست آورند.
مدیریت انرژی (Energy management): مدیریت زیرساخت مرکزداده سازمانها را قادر میسازد تا به دقیقترین شکل ممکن میزان مصرف انرژی تجهیزات فناوریاطلاعات را پیگیری کنند. این بینش به سازمانها کمک میکند تا مصرف انرژی و هزینهها را به میزان قابلتوجهی کاهش دهند.
بهبود بهرهوری (Improved productivity): مدیریت زیرساخت مرکزداده تیمهای فناوریاطلاعات را قادر میسازد تا از راه دور به نظارت و مدیریت مرکزداده و تجهیزات مستقر در این مرکز بپردازند. این قابلیت به ویژه در ارتباط با مراکزداده لبه که در آن هشدارهای خودکار میتوانند به کارشناسان فناوریاطلاعات در انجام وظایف کمک کنند، مفید است. راهکاری که اجازه میدهد وضعیت مولفههای فیزیکی و منطقی مرکزداده به دقیقترین شکل ممکن زیرنظر گرفته شود و کارشناسان بتوانند در سریعترین زمان به هرگونه نشانهای مبنی بر خرابی قطعات واکنش مناسب نشان دهند.
مدیریت زیرساخت مرکزداده چه معایبی دارد؟
در شرایطی که راهحلهای DCIM دستاوردهای درخشانی برای مراکزداده به همراه دارند، اما معایب خاص خود را نیز دارند. از جمله این معایب به موارد زیر باید اشاره کرد:
امنیت (Security): راهحلهای مدیریت زیرساخت مرکزداده برای نظارت دقیق بر شبکه مجبور هستند سامانههای حیاتی را به یکدیگر متصل کنند که تعداد نقاط ورودی بالقوه را افزایش میدهند. هرچه تعداد نقاط ورودی بیشتر شوند به همان نسبت هکرها شانس بیشتری برای نفوذ به شبکههای سازمانی دارند.
پایش محیطی (Environmental monitoring): وضعیت سرورها و سایر تجهیزات فناوریاطلاعات رکها باید به دقت توسط حسگرهای دما کنترل شوند تا اطمینان حاصل شود که تجهیزات بیش از اندازه گرم نمیشوند. بسته به محیط و تعداد رکهای موجود، نصب حسگرها ممکن است هزینهبر باشد.
تجهیزات قدیمی (Old equipment): مراکزداده قدیمی ممکن است پذیرای تجهیزات نه چندان بهروزی باشند که ممکن است بر عملکرد DCIM تاثیر منفی بگذارد. به عنوان مثال، یک مرکزداده ممکن است فاقد مکانیزم دقیق اندازهگیری میزان مصرف برق شهری به شکل بیدرنگ باشد. در چنین شرایطی کارشناسان شبکه ممکن است مجبور شوند کل مصرف انرژی را بر مبنای صورتحساب آب و برق مورد بررسی قرار دهند که در نهایت میتواند در بلندمدت هزینه مصرف برق را به میزان قابل توجهی افزایش دهد. به همین ترتیب، فقدان حسگرهای دما در تجهیزات قدیمی ممکن است به این معنی باشد که سازمان باید روی خرید تجهیزات جدیدتر سرمایهگذاری کند.
DCIM از چه مولفههایی تشکیل شده است؟
معماری DCIM مبتنی بر مولفههایی است که فرآیند نظارت بر زیرساخت فناوریاطلاعات را انجام میدهند. این مولفهها به شرح زیر هستند:
معماری فیزیکی (Physical architecture): این مولفه در اصل به فضای کف که مولفههای سختافزاری مثل سرورها، سوییچهای شبکه، تجهیزات خنکسازی و تامین برق در آنجا مستقر میشوند، اشاره دارد.
برشور مواد (Materials catalog): فناوریهای DCIM شامل کتابخانههایی متشکل از فهرست مواد هستند. بهعنوان مثال، این موارد میتواند شامل مشخصات اولیه، سرورها، تجهیزات ذخیرهسازی و شبکه یا PDUها باشد. این کتابخانهها به طور مرتب توسط فروشندگان بهروز و نگهداری میشوند.
برنامهریزی ظرفیت (Capacity planning): برنامهریزی برای دستیابی به ظرفیت آینده شامل برآورد فضا، سختافزار، نرمافزار و منابع زیرساختی و کانالهای ارتباطی است. نرمافزار DCIM میتواند مدلهایی را برای سناریوهای آینده بر اساس محدودیتهای مشخص شده ایجاد کند.
مدیریت تغییر (Change management): مدیریت زیرساخت مرکزداده باید راهکارها و خطمشیهایی در ارتباط با جایگزینی سختافزارها در اختیار داشته باشد تا قبل از خرابی تجهیزات، زمان کافی برای تعویض آنها وجود داشته باشد. علاوه بر این، مدیریت زیرساخت مرکزداده باید تغییرات در فرآیندهای کاری را در نظر بگیرد و اطلاعات دقیق در ارتباط با حسابرسی مجوزها و دسترسی به منابع داشته باشد.
یکپارچهسازی نرمافزاری (Software integration): بهطور معمول، نرمافزارهای مدیریت زیرساخت مرکز داده توانایی یکپارچه شدن با نرمافزارهای مدیریت موجود در مرکزداده را دارند تا بتوانند گردشهای کاری مرکزداده خودکار و یکپارچه را بهتر ردیابی کنند.
تجزیه و تحلیل دادهها (Data analysis): نرمافزار مدیریت زیرساخت مرکزداده دادههای بیدرنگ مانند سنجههای سختافزاری را جمعآوری میکند که به کاهش قطعی یا سایر حوادث کمک میکند.
چگونه کار با مدیریت زیرساخت مرکزداده را آغاز کنیم
بهطور معمول، پیشنهاد میشود از راهحلهای مدیریت زیرساخت مرکزداده در همان ابتدای فاز طراحی مرکزداده استفاده کنید و به تدریج عملکردهای مورد نیاز را به استراتژی خود اضافه کنید. در گذشته، سازمانها مجبور به ساخت انواع مختلفی از صفحات گسترده بودند که هر یک اطلاعات مربوط به مولفه خاصی را در خود جای میدادند. این کار مشکلات زیادی را برای کارشناسان شبکه به همراه داشت، زیرا مجبور بودند بهطور مداوم این گزارشها را بررسی کنند و گاهی اوقات برخی نکات درون گزارشها نادیده گرفته میشد. مدیریت زیرساخت مرکزداده از طریق پیادهسازی نرمافزار مدیریت خودکار داراییهای مرکزداده بخش قابلتوجهی از این فرآیندها را خودکارسازی میکند. مزیت بزرگ دیگری که خودکارسازی نظارت بر مرکزداده در اختیار سازمانها قرار میدهد مدیریت دقیقتر ظرفیت، مصرف برق و بهینهسازی عملکرد تجهیزات است.
بهطور کلی، سازمانها باید به دنبال نرمافزار مدیریت زیرساخت مرکزدادهای باشند که متناسب با معماری فیزیکی و نیازهای آنها باشد و توانایی نظارت، مدیریت تغییر، مقیاسبندی و برنامهریزی ظرفیت، فهرستنویسی مواد و مصورسازی دادهها را داشته باشد. لازم به توضیح است که مصورسازی دادهها روشی است که اطلاعات مرکزداده مثل داشبوردها، نمودار روندها، گزارشها، ارتفاع و تعداد رکها طرحهای چیدمان رکها را به طرحهای گرافیکی تبدیل میکند تا تحلیل آنها سادهتر شود.
منبع: techtarget
بدون دیدگاه