پیش از تولد
یک دیتاسنتر در طول زندگی خود ممکن است گرفتار بحرانهای بهداشتی شود و بیماری به سراغش بیاید. علائم حیاتی او به صفر برسد و نیاز به بازیابی یا درمان پیدا کند. مراکز داده در انتهای زندگی خود ممکن است دیرتر یا زودتر بازنشسته شوند و پس از آن برای تخریب یا منزوی شدن آماده شوند. اما زندگی هر دیتاسنتر میتواند به چرخه حیات نسل بعدی کمک کند. در واقع، زندگی یک دیتاسنتر بخشی از یک چرخه تکاملی بزرگ است که باید طی شود تا نوبت به زندگی مراکز داده جدیدتر برسد.
برنامهریزی، شروع داستان زندگی یک دیتاسنتر است. والدین آیندهنگر و دلسوز این مرکز داده یک مکان امن و مطمئن برای زندگی فرزندشان انتخاب میکنند. درنهایت، یک مرکز داده کوچک و سالم به دنیا میآورند تا در کنارشان زندگی کند و به تحسین آنها بپردازد. والدین کمک میکنند تا فرزندشان رشد کند و بزرگتر شود، به زندگی خود ادامه بدهد و لذت ببرد. در اینجا، تمایلی نداریم بیشتر وارد جزئیات چگونگی زایمان یک مرکز داده یا دلایل ورود او به این دنیا شویم، چون معمولاً یک موضوع خصوصی میان والدین این مرکز داده است و اطلاعات زیادی دربارهاش به بیرون درز نمیکند. فقط باید اشاره کنیم والدینی که نمیخواهند یک فرزند مرکز داده جدید به دنیا بیاورند، از بازار و از رقابت با دیگر شرکتها و والدین عقب خواهند ماند و درنهایت بدون وارث از دنیا میروند.
عوامل متعددی در انتخاب مکان یا سایت یک دیتاسنتر دخیل هستند. به عنوان مثال یک مرکز داده باید به طور بالقوه به مشتریان نزدیک باشد و به یک منبع انرژی و ترجیحاً یک منبع انرژی تجدیدپذیر بهراحتی دسترسی داشته باشد. مرکز داده باید بتواند با هزینه بسیار کمتری به شبکه و زیرساخت سراسری متصل شود. ملک و زمین مرکز داده نباید مشکل قانونی داشته باشد و بهتر است از مالیات معاف باشد. همچنین، مکان یک مرکز داده باید تا حد امکان از حوادث طبیعی در امان باشد. مثلاً روی گسل زلزله و نزدیک یک آتشفشان و رودخانههای طغیانگر یا سدها نباشد. اگر یک مرکز داده نظامی و امنیتی است، باید پناهگاه طبیعی داشته باشد. مثلاً در دامنه کوه یا زیر یک صخره ساخته شود.
برنامهریزی برای ساخت یک دیتاسنتر، فاز بسیار مهمی از طراحی و ساخت آن را شامل میشود و گاهی بسیار طولانیمدت است. برخی از مراکز داده مهم دنیا پس از سالها بررسی و برنامهریزی ساخته شدهاند. برخی اوقات نیاز به دریافت مجوزهای لازم برای استقرار یک مرکز داده در مکان خاصی وجود دارد. نهادهای قانونی و رسمی یا سازمان استاندارد باید تأییدیههای مرسوم را بدهند.
همچنین، گاهی ساخت یک مرکز داده در مکانی میتواند موجب آزار و اذیت ساکنان دیگر آن محل شود. صدای زیاد سیستمهای خنککننده میتواند عاملی برای شکایت مردم باشد.
دیتاسنتر Lockerbie در سال 2008 مجوز ساخت با هزینهای یک تریلیون دلاری را برای لکوربی در جنوب غربی کشور اسکاتلند میگیرد، ده سال پروسه برنامهریزی، طراحی و مطالعات مقدماتی آن طول میکشد و ساختش تنها سهسال به طول میانجامد. گاهی میبینیم که شرکتهای گوگل، اپل، مایکروسافت و فیسبوک برای ساخت یک مرکز داده دو سال درگیر پروسه و مراحل برنامهریزی، مجوزها و تدارک مقدمات هستند. بهویژه در مراکز داده هایی که از انرژى تجدیدپذیر بهره می برند کارهای دیگر باید بهموازات برنامهریزی و طراحی مرکز داده انجام شود.
بنابراین، تمام مسائلی که در طراحی و شروع ساخت یک مرکز داده دخیل هستند، باید تک به تک مورد بررسی دقیق قرار گیرند و تعیین تکلیف شوند. وجود سرمایهگذار یا پشتوانه قوی مالی میتواند ساخت یک مرکز داده را تسریع ببخشد، ولی گاهی چارهای برای فرار از پروسه زمانبر برنامهریزی، گرفتن مجوزها و تأییدیهها، تأمین زمین وغیره نیست! زمان ساخت یک مرکز داده استاندارد در دنیا (زمان حاملگی) یک سال برآورد میشود، ولی بسته به سرمایهگذار، کشور و نوع مرکز داده ممکن است کمتر یا بیشتر از این زمان باشد.
جشن تولد
یکی از عواملی که میتواند برنامهریزی و زمان پیش از تولد دیتاسنتر را تسریع بخشد، طراحی یک مرکز داده پیش از شروع ساخت آن است. یعنی اینکه مدیران و والدین مرکز داده بدانند چه میخواهند و دنبال چه هدفی هستند. مخصوصاً اگر مرکز داده برای ارائه خدمات یک کسب و کار با زیرساخت و امکانات متعدد در نظر گرفته شده باشد، پیشطراحی میتواند گام بزرگی بهسوی ساخت سریعتر آن باشد. طراحی برخی بخشهای یک مرکز داده را میتوان بدون مشاهده مکان یا سایت محل استقرار مرکز داده پیش برد. برخی بخشها نیز مانند سیستم خنککننده مناسب، باید پس از تعیین مکان و بررسی انواع رویکردهای در دسترس انتخاب شود.
یکی دیگر از روشهای میانبر برای تسریع ساخت یک مرکز داده، استفاده از زیرساختها و تجهیزات پیشساخته است. نصب ژنراتورهای آماده، سرورها و رکهای پیکربندی شده، باکسها و کابینتهای پیشساخته و ماژولار میتواند زمان شروع به کارمرکز داده را جلوتر آورد.
هنگامی که یک دیتاسنتر ساخته می شود و شروع به کار میکند، همانند همه تولدها باید یک جشن تولد گرفت. این جشن تولد شروع یک مرحله تازه است. حالا این مرکز داده باید رشد کند، بزرگتر شود و پا به میانسالی بگذارد. ممکن است جشن تولد تنها برای شروع فاز اول یک مرکز داده باشد و هنوز فازهای بعدی روی کاغذ و نقشهها منتظر اجرا باشند. در هیچ جای دنیا، یک مرکز داده بزرگ با ظرفیت بالا یکشبه ساخته نمیشود. هر مرکز داده شامل چندین فاز است و بهمرور باید فازها یکی پس از دیگری تکمیل و افتتاح شوند. تمام مراکز داده یک مرحله تکمیلی دارند. ممکن است شروع یک مرکز داده با انرژی برق باشد، ولی در فازهای بعدی از انرژیهای پاک استفاده کند.
در این مرحله از زندگی یک دیتاسنتر، هر چقدر اصول و استانداردهای این صنعت بیشتر رعایت شود، امنیت و زندگی مرکز داده بیشتر در امان بوده و قابل پیشبینی است. در طراحی و ساخت و راهاندازی و مراحل پس از آن، باید استانداردهای داخلی تعریف شده رعایت شوند و نیروهای فعال در مرکز داده اهتمام بیشتری نسبت به اجرای این استانداردها داشته باشند. نیروی انسانی باید مرتب در حال آموزش و ارتقای دانش فنی باشد.
جدیدترین یافتهها و فناوریها باید میان تمام تیم نگهداری سایت به اشتراک گذاشته شود. مستندسازی یکی از کارهای حیاتی پس از راهاندازی یک دیتاسنتر است تا تیمها و نسلهای بعدی هم بتوانند با سیستمها و تجهیزات مرکز داده کار کنند. مدیریت خوب و بهروز یک مرکز داده میتواند طول عمر زندگی آن را افزایش دهد و یک مدیریت سنتی و عقبافتاده میتواند بازنشستگی و از کار افتادگی یک مرکز داده را تسریع بخشد. اگر تیم اجرایی و نصاب مرکز داده با تیم نگهداری و اپراتورها، مشتریان و خدماتدهندگان در تعامل دائم باشند، بازخوردها میتوانند در رشد و بالندگی یک مرکز داده کمک شایانی بکنند. یک مرکز داده تازهکار باید بهسوی آپتایم بالا و دانتایم صفر حرکت کند، هزینههای سربار و نگهداری آن کاهش پیدا کنند و بتوان ظرفیت آن را بدون نیاز به سیستمهای خنککنندگی یا انرژی بیشتر افزایش داد.
منبع: ماهنامه شبکه
بدون دیدگاه